شکوه غدیر(1)

نويسنده:عباسعلى كامرانيان

روز غدير

روز غدير، روز رويش لاله سرخ امامت در خارستان حكومت‏هاى مادى است.
روز غدير، روز طلوع خورشيد ولايت از افق تاريخ اسلام است.
روز غدير، روز جاودانگى اسلام در سايه هدايت ولايت است.
روز غدير، روز پايكوبى جان‏هاى آگاه در سايه سار نخل ولايت و امامت است.
روز غدير، روز زدودن پيرايه‏هاى رياست و تبديل مقام و منصب به مسؤوليت است!
روز غدير، روز تعيين ولايت على (ع) با دست رسالت محمد (ص) است.
روز غدير، روز ريزش باران الطاف رحمانى بر گلزار جانهاى انسانى است.
روز غدير، روز گشايش حساب امامت پاكان در مدخل تاريخ اسلام است.
روز غدير، روز پيروزى حقيقت بر مصلحت، در زندگانى حكام اولاد آدم است.
روز غدير، روز جدايى صف حق از صف باطل، در راستاى اراده نافذ الهى است.
روز غدير، روز انتخاب شايسته‏ترين انسان به شايسته‏ترين مسند اولاد آدم است.
روز غدير، روز گشايش ابواب رحمت خدا بر منظر نظر تاريخ بشر است.
روز غدير، روز شادابى شكوفه‏هاى ايثار و فداكارى و مجاهدت در راه حق است.
روز غدير، روز شرك زدايى از كشور وجود اولاد آدم است.
روز غدير، روز به بار نشستن نهال نبوت در كسوت ولايت و امامت است.
روز غدير، روز بر افراشته شدن پرچم ولايت معصوم در وادى خاك است.
روز غدير، روز جدايى خط ايمان از خط نفاق و كفر و دنيا پرستى است.
روز غدير، روز بها يافتن حكومت در سايه هم نشينى با امام معصوم است!
روز غدير، روز تكميل دين در راستاى امامت اهل بيت عصمت و طهارت است.
روز غدير، روز شادى و پايكوبى فرشتگان در جشن ميلاد امامت است.
روز غدير، روز تثبيت شناخت «اولى الامر» در آيينه كلام خالق كائنات، از زبان محمد (ص) است.
روز غدير، روز بيعت مسلمين با جانشين بر حق رسول اعظم است.
روز غدير، روز پيوند رسالت و امامت در حضور بزرگترين شاهد اعمال ابناى بشر است.
روز غدير، روز مسجل شدن وصيت نبى اكرم (ص) در خصوص وصايت على بن ابى‏طالب است.
روز غدير، روز ولايت كسى است كه پاكى او زبانزد خاص و عام است.
روز غدير، روز شكوفايى گلهاى اجتهاد و ايثار و روز تثبيت ولايت فقيه در بستر تاريخ انسان است.
روز غدير، روز بزرگداشت رسيدن حق به حقدار است!
روز غدير، روز تعيين علمدارى پرچم توحيد و حق پرستى در ميدان تاريخ است.
روز غدير، روز ظهور دوازده اختر تابان ولايت، در آسمان هدايت نسل بشر است.
روز غدير، روز برپايى حكومت مستضعفين در راستاى اراده محتوم الهى است.
روز غدير، روز حكومت امير شمشير، كلام، جاذبه و دافعه است.
روز غدير، روز حاكميت ارزشها در سايه حكومت اسلام ناب محمدى (ص) است.
روز غدير، روز شادى فرزندان مظلوم هابيل در رسيدن به حق غصب شده پدر خويش است.
روز غدير، روز جلوس امام عارفان و عاشقان راه حق بر اريكه زمامدارى مسلمين است.
روز غدير، روز بيدارى در عرصه ديندارى است.
روز غدير، روز اميد مؤمنان و مخلصان به داشتن سرور و مولاست.
روز غدير، روز ميزان شدن شاهين رسالت و ولايت در راستاى هدايت انسان است.
روز غدير، روز آبادى بعد انسانى فرزندان حضرت آدم است.
روز غدير، روز تداوم رسالت در كسوت امامت است.
روز غدير، روز رسوايى شرك و نفاق در پرتو كلام محمد (ص) است.
روز غدير، روز فروزان شدن مشعل هدايت و ولايت در كوچه پس كوچه‏هاى تاريخ است.
روز غدير، روز به خود آمدن كسانى است كه در شناخت اولى الامر كوتاهى كرده‏اند!
روز غدير، روز دورى از افراط و تفريط و روز اعتدال در دين است.
روز غدير، روز انتقال زمامدارى مسلمين از خانواده رسالت به خاندان ولايت است.
روز غدير، اولين روز ولايت قائد بزرگ مؤمنان جهان، مولاى متقيان على (ع) است.
روز غدير، روز حكومت و ولايت و امامت اول مظلوم تاريخ بشر است.
روز غدير، روز تحكيم پايه‏هاى پرچم سرخ شهادت در كشور امام زمان (ع) است.
روز غدير، روز نمايش بهترين نوع انتخاب توسط بهترين بنده خداست.
روز غدير، روز فاصله گرفتن حكام اسلامى از زرق و برق دنيوى و تأسى جستن به حكومت على (ع) است.
روز غدير، روز اسلام ناب محمدى (ص) و روز حكومت خداست!

*******
غدير، زلال حقيقت هميشه جارى

غدير، زلال حقيقت هميشه جارى است . شيعه براى غدير و غدير، همه چيز شيعه مى باشد.
غدير، نام ديگر شيعه و تشيع است .
شيعه با غدير معنا پيدا كرد، و ماهيت وجودى خود را يافت كه بدون غدير، شيعه تشيع معنايى نخواهد داشت .
غدير رمز پايدارى و تلاش و كوشش جاودانه عاشقان خداست .
غدير رمز و اكمال دين و اتمام نعمت پروردگارى است .
غدير عله العلل جاودانگى رسالت است .
غدير علت اصلى تداوم دين و جاودانگى احكام الهى است .
غدير ريشه تمام فضيلت ها، شرافت ها، ارزشها، و به تكامل رسيدن هاست .
غدير عامل اصلى ايثارگريها، فدا شدن ها ، فدائى دادن ها ، شهادت ها ، سربردار شدن ها، و عاشوراهاى مكرر تاريخ است .
چون غدير سامان يافت ، عاشورا تحقق پذيرفت .
و عاشورائيان هميشه تاريخ در تداوم خط اسلام ناب ، و خط ولايت و غدير، براى پاى فشردن در خط غدير در تداوم وفاداريها، رعايت عهد و پيمان ها، به استقبال شهادت رفتند و خواهند رفت .
اگر غدير نبود، عشق مى مرد و رسالت ناتمام مى ماند.
و گلواژه هاى شهادت و ايثار بى معنا بود.
و رسالت بدون ولايت در توطئه هاى مكرر خناسان فرو مى خشكيد.
آنگاه كه رسالت با غدير هميشه جارى ولايت پيوند خورد.
دين الهى كامل شد كه فرمود: اليوم اكملت لكم دينكم .
امروز نيز غدير باوران عاشق شهادت ، ابر قدرتها را به سقوط كشاندند و در عصر اسلحه هاى اتمى ، همه سلاح هاى مدرن را با ايمان و خون ، شكست دادند.
و ترس را ترساندند و مرگ را خجل كردند.
چه اينان پيرو امام غديرند.
امامى كه در غدير، بيعت عمومى مسلمانان براى رهبرى او تحقق يافت و امامت او و فرزندان معصومش تا قيامت و رجعت ، شناسانده شد و امت اسلامى با تحقق ولايت به ابديت پيوند خورد، و عزت و سربلندى مسلمانان جاودانه گرديد.
و آينده نيز آن امام غدير است كه با دست توانمند غدير باوران عاشق ، و منتظران تشنه زلال حقيقت غدير، بازسازى خواهد شد.
و زمين با نور پروردگارى روشن خواهد گشت و پس از طلوع آخرين خورشيد از سلاله غدير، غدير باوران منتظر در ركاب او حاضر شده و به پاكسازى زمين همت خواهند كرد.
پس گذشته ما با غدير سامان يافت .
و امروز و فرداى ما در پرتوى غدير نور مى گيرد، معنا پيدا مى كند به اميد آن روز كه فرزند راستين غدير، رمز و راز غدير را بر همگان باز گويد.

*******
اينجا غدير است

رضا بابايى
اين آخرين حج است
آخرين بوسه‏هاى سرزمين بطحا بر قافله محمدى.
اينجا غدير است
ايستگاه ولايت
مهبط واژه‏هاى آسمانى و بارش گلخنده‏هاى وحى بر سر و روى ايمانيان.
امروز، روزگار باليدن دين تا آخرين قله‏هاى كمال است
و زاد روز پيوستن حلقه آخرين به سلسله نعمت.
برخيز و كوزه جان را
كه مهر مادر گلهاست
از آب
سر ريز كن
راه مار پيچ شب
قصه ناتمام خود را به برق چشمى فروخت
خورشيد سرك مى‏كشد
و ماه
بى‏تاب از آنهمه حضور
گريزهاى خود را
- شادمانه
در جويبار غدير مى‏ريزد.
برخيز و به جامه سادگى درآ
تن پوش تنديسها را
از مادر بخواه
و به همت صدايى كه فقط از مناره شرق
توان شنيد
كوچه باغهاى شهر را
از كودكيهاى خود آكنده كن
كوهها
بلند و سبز
كوتاه و خاكسترى
همه در يك شمايل خيره‏اند
اگر تشنگى را ديده بودى
و مى‏دانستى
كه جرعه او درياست
هرگز به هرزه آبى كه از آهن مى‏چكد
دامن خود را تر نمى‏كردى
عمرى است كه نماز
گرسنه سلامى است كه او را در ميانه مكه و مدينه
- غدير
شنيده بود
يار غارى داشت
كه با آن
هر شب
به آسمانها مى‏خنديد
و قطره‏هاى چشم يار غديرى خود را
كابين ناز دانه‏هاى سيادت مى‏كرد
عمرى است كه نماز
خنده و گريه را فراموش كرده بود
و نمى‏دانست از خنده تا گريه، راه چند است
بر آسمان مى‏خنديد
و بر شب بوها مى‏گريست
و ميان آن خنده و گريه
بر يتيمى خود بوسه حيرت مى‏زد
و از خوش بختى لاله‏ها كنايه مى‏ساخت
محراب نقره فامى داشت
كه مانند بيدهاى جوان
از كناره تيرى چوبين سرزده بود
بهار شاعران، نه
بهار بيدهاى جوان
كه پيوندى لحظه‏هاى غديرند
ستاره دنباله دار ولايت
اينك
به برج ميزان رسيده است
و مؤذن سبز پوش ابر آشيان
انگشت ايماى خود را
در كمان آسمان رها مى‏كند و بوى خوب عشق را مى‏پراكند
بى نگاه تو
كه غدير را آبيارى كرد و
مكه و مدينه را در كوفه جا داد
نماز در خانه سالمندان، غبار صندوقهاى خاطرات تلخ زندگى است
بى ركوع تو
زكات، قد نيفراشت و سجده از خاك سر بر نداشت
و بى سلام تو
هيچ نمازى به دار السلام موعود راه نبرد.
پيچك نماز
قائمه‏اى خوش قوارتر از ذوالفقار تو نيافت
و سجده
پناهگاهى با طراوت‏تر از غدير نجست
در قنوت تو، چه ديدند ستاره‏ها
كه دانه دانه بر آن ريختند؟
كفشهاى وصله‏دار تو
هر بدعتى را از دين سترد
و دلواژه‏هاى بلاغتت
مشق هر شب سوسنهاست
اى آواز خدا!
به آنكه برايت تازيانه خورد
سوگند
كه هيچ نگاهى
عرق گل را
جز در نيايش تو نخواهد يافت
و من با شكوه‏ترين پند توام
در نماز مردگان نيز
سر بر خاك كوفه
نخواهم گذاشت.

*******
غدير مهر

جواد محدثى
غدير على ، هنوز هم چشمه اى لبريز از آب حيات و دريايى موّاج از كرامتهاست .
« غدير » دريايى از باور و بصيرت ، در كوير حيرت و هامون ضلالت است ، تا كام جان ها از آن سيراب شود .
« غدير » ، يك « كتاب مبين » است ،
سندى براى تداوم خط « رسالت » در جلوه « امامت »
« غدير » ، براى تشنگان ، چشمه زلال هدايت است ، و براى ره گم كردگان ، صراطى است كه به « سنّت پيامبر » منتهى مى شود .
غدير ، عيد ولايت است .
و . . . غدير على » ، هنوز هم چشمه اى لبريز از « آب حيات » و دريايى مواج از فضايل است .
« غدير » ، روز اكمال دين و اتمام نعمت بود .
« غدير » ، برنامه اى الهى براى حيرت زدايى از اذهان واعمال امت ، در افقهاى آينده تاريخ بود .
« غدير » ، تداوم خطّ رسالت ، در آينه « امامت » است .
پس . . . « عاشورا » با « امامت » پيوند دارد ، و « غدير » با « كربلا » پيوسته است .
اگر امّت ، « غدير »ها را پاس بدارند ، « عاشورا »هاى مظلوميت و كربلاهاى خون و شهادت پيش نمى آيد و خورشيد امامت ، در محاق خلافت قرار نمى گيرد .
امّت بى امام ، رمه بى چوپان است و گله بى شبان و راه بى علامت و . . . شب بى چراغ ، كشتى بى نا خدا ، دشت بى چشمه ، و . . . قنات خشكيده و بى آب ! . . .رهشناس تر از « مولود كعبه » كيست ؟ و قاطع تر از « ابو تراب » و پسنديده تر از « مرتضى » و والاتر از « على » كدام است ؟
على (عليه السلام) ، « غدير خم » را از درياى فضائلش به موج نشانده است و رسول گرامى اسلام ، دست روى چهره خوب و شايسته اى گذاشته است ، على ، برگزيده محمد نيست ، بلكه منتخب خداست و پيامبر فقط ابلاغگر پيام الهى نسبت به امامت اوست .
غدير ، كاشتن بذر ولايت در جان هاست .
غدير ، نشان دادن خورشيد به گرفتاران ظلمت هاست .
غدير ، روز تكميل دين و اتمام نعمت است .
غدير ، « عيدُ الله الاكبر » است ، عيد آل محمد ، عيد هواداران حق ووفاداران به پيامبر .
غدير ، عيد عدالت و رهبرى است ، عيد انسانيت و كمال طلبى است ، عيد شعله افكنى بر انديشه ها ، عيد اميد آفرينى در دلهاست .
غدير ، روز بشريت و روز « انسان » است ، غدير ،« تداوم رسالت محمد » در « ولايت على » است . غدير ، عيد « پيمان » و « ميثاق » و « عهد » است .
روزنامه كيهان
كتاب «تپش قلم».
مؤ سسه فرهنگى تحقيقاتى اميرالمؤ منين (علیه السلام )، محمد دشتى
ماهنامه موعود شماره
كتاب «غدير، بركه‏اى و دريايى از نور »، انتشارات سازمان تبليغات اسلامى
بركه آفتاب، انتشارات آستان قدس رضوى
شکوه غدیر، حجت الاسلام جواد محدثی
www.balagh.net